فارکرای 6
کاستیلو، کلارا را اسیر کرد و او را در «لانه عقاب» نگه داشت، جایی که دنی در آنجا با کاستیلو مواجه شد. کاستیلو اذعان کرد که به مدت 13 سال از سرطان خون رنج میبرده و این که 6 ماه قبل کارکرد درمانیاش متوقف شده است. کاستیلو که تحت تاثیر اقدامات دنی قرار گرفته بود، خواهان این بود تا بعد از مرگش او به یک راهنما برای دیگو تبدیل شود. همچنین کاستیلو پیشنهاد داد تا در قبال گذشت از جان کلارا، دنی تبدیل به ژنرال ارتش او شود. خوان به عنوان اسنایپر در شلیک به کاستیلو ناموفق بود و در عوض به دیگو شلیک کرد، اما دنی توانست دیگو را از مسیر گلوله کنار بزند. کاستیلو در واکنش به این اتفاق، کلارا را کشت و دنی را به عنوان رهبر جدید لیبرتاد ترک کرد.

کاستیلو به اسپرانزا بازگشت، جایی که توسط نیروهای متحد ضد-کاستیلو احاطه شد.
دنی وارد کاخ ریاست جمهوری کاستیلو شد و در دفتر کاستیلو با او روبرو شد. دیگو نمیخواست که دنی پدرش را بکشد. دنی قول داد که از دیگو محافظت کند اما کاستیلو ادعا کرد که دیگو توسط چریکها شکنجه خواهد شد، همانطور که او در سال 1967 شکنجه شده بود. از این رو قبل از خودکشی، خودش به دیگو شلیک کرد و بر خلاف میل دنی، دیگو جان داد. پس از این حوادث دنی رهبری یارا را رد کرد و آن را به نیروهای انقلابی سپرد. پس از دفن کلارا، دنی و خوان همچنان به جنگ علیه وفاداران بازماندهی کاستیلو ادامه دادند.
در صحنه پایانی، خوان یک محموله ویویرو را به یک قاچاقچی بینام تحویل داد، کسی که از اقدام دیوانهوار و غیرمنطقی کاستیلو در کشتن پسرش در شگفت بود.
در یک پایانبندی مخفی، دنی به جای مبارزه کردن برای لیبرتاد از طریق یک قایق که توسط کلارا فراهم شده بود، فرار کرد. 3 ماه بعد در ساحلی آرامش بخش در میامی حضور پیدا میکند. این در حالی بود که گزارشی مبنی بر سرکوب شدن انقلاب توسط کاستیلو پخش میشد و کلارا نیز توسط نیروهای ویژه او کشته شده بود.
برای مطالعه بیشتر داستان بازی ها در کنترل امجی حتما به صفحه دسته بندی آن مراجعه کنید.